پراکندهنگاریهای شخصی؛ نور»ی که همه جاش تاریک بود یک- زندگی من همیشه بین زیست روزانه و شبانه در نوسان بوده؛ از شببیداریهای دوره دانشجویی تا سحرخیزی ایام سربازی. بعد از خدمت دوباره به اقتضای شرایط کارم شبنشین شدم و تو این سالهای آخر باز کله سحر میزدم بیرون. الان هم که به لطف کرونا تا اطلاع ثانوی در حال دورکاری با رسانهها هستیم، یک بار دیگه به زیست شبانه برگشتم. از مشقات تطبیقپذیری با هر کدوم از این دو فرم که بگذریم، هم شب نشستن و هم صبح زود بیرون كاش خاك براي شهدا خبر نبرد
بیله تلویزیون، بیله گزارشگر!
تبلیغ ماست و او که تبلیغ ماست
هم ,شبانه ,زیست ,یک ,بیرون ,دورکاری ,یک بار ,هستیم، یک ,رسانهها هستیم، ,با رسانهها ,بار دیگه
درباره این سایت